سوال مطالعه مروری آیا مصرف داروهای آگونیست گیرنده GABA در درمان سکته مغزی حاد، موثر و بیخطر هستند؟
پیشینه: آگونیستهای گیرنده GABA، انواعی از داروها هستند که ممکن است به حفاظت از مغز در سکته مغزی حاد کمک کنند. چندین دهه است که از این دسته از داروها، شامل دیازپام و کلرمتیازول، تحت عنوان خوابآورهای مرسوم استفاده میشود، و نشان داده شده که در نمونههای حیوانی سکته مغزی مفید هستند. با این حال، اثرات خوابآوری آگونیستهای گیرنده GABA میتواند برای افراد مبتلا به سکته مغزی حاد مضر باشد.
ویژگیهای مطالعه: تا می 2018 پنج مطالعه را شناسایی کردیم که معیارهای ورود ما را برآورده کردند؛ آنها 3838 شرکتکننده (بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک یا هموراژیک حاد) را تصادفیسازی و 3758 نفر را آنالیز کردند. کیفیت تمام مطالعات در مجموع خوب، و با خطر پائین سوگیری بود. یک مطالعه اثربخشی و بیخطری (safety) مصرف دیازپام را برای سکته مغزی حاد در 849 شرکتکننده طی 12 ساعت از بروز سکته مغزی ارزیابی کرد. در چهار مطالعه اثربخشی و بیخطری مصرف کلرمتیازول در 2909 شرکتکننده مبتلا به سکته مغزی حاد ظرف 12 ساعت از آغاز سکته مغزی ارزیابی شد؛ 95 شرکتکننده دچار سکته مغزی هموراژیک بوده و جداگانه بررسی شدند.
نتایج کلیدی: همه پنج کارآزمایی مرگ و وابستگی را طی سه ماه گزارش کردند. هیچ تفاوت معناداری بین گروههای کلرمتیازول و دارونما یا بین گروههای دیازپام و دارونما وجود نداشت. شایعترین عوارض جانبی کلرمتیازول عبارت بودند از خوابآلودگی و تحریک بینی.
کیفیت شواهد: بهطور کلی، شواهدی با کیفیت متوسط از تجویز آگونیستهای گیرنده GABA برای درمان افراد مبتلا به سکته مغزی حاد پشتیبانی نمیکنند.
این مرور شواهدی را با کیفیت متوسط ارائه میدهد که از تجویز آگونیستهای گیرنده GABA (کلرمتیازول یا دیازپام) برای درمان افراد مبتلا به سکته مغزی حاد پشتیبانی نمیکند. انجام RCTهایی با طراحی مناسب و حجم نمونه بزرگ از شرکتکنندگان مبتلا به سندرم گردش خون کامل قدامی مورد نیاز است تا تعیین شود که این مداخله مزایایی را برای این زیر-گروه از بیماران به همراه دارد یا خیر. خوابآلودگی و رینیت، عوارض جانبی شایع مرتبط با کلرمتیازول هستند.
آگونیستهای گیرنده گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) با کاهش اندازه انفارکتوس و بهبود پیامد عملکرد در مدلهای حیوانی بیماریهای مغزیعروقی، نشان دادهاند که دارای اثر محافظت عصبی (neuroprotectant) هستند. با این حال، اثرات خوابآوری آگونیستهای گیرنده GABA، کاربرد وسیعتر آنها را در افراد مبتلا به سکته مغزی حاد، به دلیل خطر بالقوه گیجی، محدود میکند. این نسخه بهروز شده از مطالعه مروری کاکرین است که نخستین بار در سال 2013 منتشر، و اخیرا در سال 2014 و 2016 بهروز شد.
تعیین اثربخشی و بیخطری (safety) مصرف آگونیستهای گیرنده GABA در درمان سکته مغزی حاد.
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه سکته مغزی (stroke) در کاکرین (دسترسی در می 2018)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL) 2018، شماره 4 (دسترسی در می 2018)، MEDLINE (1949 تا می 2018)، Embase (از 1980 تا می 2018)، CINAHL (از 1982 تا می 2018)، AMED (از 1985 تا می 2018)، و 11 بانک اطلاعاتی چینی (دسترسی در می 2018) را جستوجو کردیم. در تلاش برای شناسایی کارآزماییهای منتشرشده، منتشرنشده و کارآزماییهای در حال انجام، جستوجو را در مراکز ثبت کارآزماییهای در حال انجام، فهرست منابع مقالات و مجموعه مقالات کنفرانسهای مربوطه انجام داده و با نویسندگان و شرکتهای داروسازی تماس گرفتیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که تجویز آگونیستهای گیرنده GABA را در برابر دارونما (placebo) در افراد مبتلا به سکته مغزی حاد (طی 12 ساعت پس از شروع سکته مغزی) بررسی کردند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم عناوین و چکیده رکوردهای شناختهشده را غربالگری کرده، مطالعات را برای ورود به مطالعه انتخاب کرده، دادههای واجد شرایط را استخراج کرده، دادهها را از نظر دقت بررسی متقابل کرده، و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای بررسی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
پنج کارآزمایی را با 3838 شرکتکننده وارد کردیم (بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک یا هموراژیک حاد، 3758 مورد تجزیهوتحلیل شدند). اکثر شرکتکنندگانی که بهکار گرفته شدند، سکته مغزی ایسکمیک حاد داشتند، همراه با اطلاعات محدودی از شرکتکنندگان مبتلا به دیگر زیر-گروههای سکته مغزی، از جمله سندرم گردش خون کامل قدامی (anterior circulation syndrome; TACS). کیفیت روششناسی کارآزماییهای وارد شده بهطور کلی خوب بود، فقط با خطر نامشخص برای سوگیری انتخاب. برای مرگ و وابستگی در سه ماه، نتایج تلفیقی تفاوت معنیداری را برای کلرمتیازول (chlormethiazole) در مقابل دارونما (placebo) (خطر نسبی (RR): 1.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.96 تا 1.11؛ چهار کارآزمایی؛ 2909 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط) و برای دیازپام در مقابل دارونما (RR: 0.94؛ 95% CI؛ 0.82 تا 1.07؛ یک کارآزمایی؛ 849 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط) پیدا نکرد. شایعترین عوارض جانبی مرتبط با کلرمتیازول عبارت بودند از خوابآلودگی (RR: 4.56؛ 95% CI؛ 3.50 تا 5.95؛ دو کارآزمایی؛ 2527 شرکتکننده) و رینیت (RR: 4.75؛ 95% CI؛ 2.67 تا 8.46؛ دو کارآزمایی؛ 2527 شرکتکننده).
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.