همه ما احتمالاً با کمک¬های اولیه جسمانی آشنا هستیم، اما چیزی به نام کمک¬های اولیه سلامت روان نیز وجود دارد و یک مرور جدید کاکرین که در مرداد 1402 (آگوست 2023) منتشر شد، شواهد مرتبط با اثرات آن را بررسی می¬کند. مرکز کاکرین ایران گفتگوی «رزز پارکر» (Roses Parker)، ویراستار راهاندازی یا Commissioning Editor در کاکرین، با دو نویسنده همکار، ریچل ریچاردسون (Rachel Richardson) که راهبری واحد پشتیبانی روشها در کاکرین را برعهده دارد و جورج ولبی (George Wellby) که به عنوان کارآموز روانپزشکی در لندن، بریتانیا فعالیت دارد در مورد این مرور ترجمه و ضبط کرده است.
فرشاد: سلام، همه ما احتمالاً با کمک¬های اولیه جسمانی آشنا هستیم، اما چیزی به نام کمک¬های اولیه سلامت روان نیز وجود دارد و یک مرور جدید کاکرین که در مرداد 1402 (آگوست 2023) منتشر شد، شواهد مرتبط با اثرات آن را بررسی می¬کند. مرکز کاکرین ایران گفتگوی «رزز پارکر» (Roses Parker)، ویراستار راهاندازی یا Commissioning Editor در کاکرین، با دو نویسنده همکار، ریچل ریچاردسون (Rachel Richardson) که راهبری واحد پشتیبانی روشها در کاکرین را برعهده دارد و جورج ولبی (George Wellby) که به عنوان کارآموز روانپزشکی در لندن فعالیت دارد، در مورد این مرور را ترجمه و ضبط کرده است که با صدای فرشاد شاهکرمی، حدیث قاسمی و فاطمه عباسی میشنوید.
حدیث: اول از همه، می¬توانید در مورد آموزش کمک¬های اولیه سلامت روان به من بگویید – اینکه چیست و چرا این مرور را انجام داده¬اید؟
فاطمه: آموزش کمک¬های اولیه سلامت روان یا Mental health first aid training که به اختصار MHFA میگوییم، در سال 2000 در استرالیا شروع شد و یک برنامه آموزشی کوتاه با هدف بهبود سواد سلامت روان و آموزش راهبردهای کمک¬های اولیه سلامت روان است، به¬طوری که مردم می¬توانند کمک¬های فوری به افرادی که پریشان هستند ارائه دهند و آن¬ها را به سمت دریافت خدمات راهنمایی کنند.
این برنامه بسیار محبوب است؛ به طوری که MHFA استرالیا تخمین می¬زند که بیش از شش میلیون نفر در سراسر جهان در این زمینه آموزش دیده¬اند و به¬عنوان یک برنامه مبتنی بر شواهد رواج یافته است. ما میخواستیم این شواهد را بررسی کنیم تا بفهمیم که آیا این برنامه، سلامت روان را در سازمانهایی که این آموزش را در پیش گرفتهاند، بهبود میبخشد و آیا ممکن است با عوارض جانبی همراه باشد یا خیر.
حدیث: خوب! چه نتایجی داشتید؟
فاطمه: 21 مطالعه، با بررسی بیش از 22500 نفر، با مجموعه گسترده سوالات ما مرتبط بودند؛ اما، به¬طور ناامیدکننده¬ای، تنها پنج مطالعه ارزیابی کردند که آیا آموزش MHFA، سلامت روان را در سازمان¬هایی که در آن اجرا شده¬بود، بهبود می بخشد یا خیر. مشکلات متعددی در انجام تحقیق وجود داشت؛ به این معنا که شواهد در معرض سوگیری بودند و همچنین جمعیت مطالعات مورد بررسی کم بود و به ما اجازه نمیداد به نتایج قطعی برسیم.
حدیث: خوب! این توضیح، سؤالات زیادی برای من ایجاد کرد! اول اینکه اگر مطالعات تأثیر آن بر سلامت روان را بررسی نکردند، پس چه چیزی را اندازهگیری کردند؟
فاطمه: معمولاً آن¬ها نتایجی مانند اینکه آیا این آموزش، دانش فرد را در مورد مشکلات سلامت روان بهبود میبخشد، و آیا باعث کاهش انگ درباره موضوعاتی مانند افسردگی و اسکیزوفرنی میشود یا خیر را اندازهگیری میکردند. ما تأثیر آموزش بر این نتایج را بررسی کردیم، اما احساس کردیم که آن¬ها برای تصمیم¬گیرندگان اهمیت کمتری نسبت به تأثیر واقعی آموزش بر سلامت روان در سازمانهایی دارند که آن را اجرا میکنند.
حدیث: خوب! بله! منطقی است. اگر به برخی از مشکلات دیگر برگردیم، می¬توانید کمی در مورد سوگیری¬ها و اندازه مطالعات توضیح دهید؟
فاطمه: حتما! در بسیاری از مطالعات، میزان قابل¬توجهی «انصراف از مطالعه» وجود داشت؛ به این معنی که افرادی که وارد مطالعه شده¬بودند، پیش از پایان، آن را ترک کردند و درنتیجه، محققان نمیتوانستند نتایج آن¬ها را وارد مطالعه کنند. از نظر اندازه، تعداد کم افراد در مطالعات به این معنی بود که داده¬های کافی برای بررسی اثر دقیق مداخله وجود نداشت.
بنابراین، اگرچه یافته کلی ما این بود که MHFA ممکن است با یک پیشرفت کوچک همراه باشد، اما این احتمال نیز وجود دارد که تفاوتی در سلامت روان افراد در سازمانهایی که آن را آموزش میدهند، ایجاد نکند. این به ما اعتماد بسیار کمی نسبت به نتیجه می¬دهد و نمی¬توانیم نتیجه بگیریم که مداخله موثر است یا نه. ما همچنین دریافتیم که هیچ داده¬ای در مورد عوارض جانبی به طور سیستماتیک جمع¬آوری نشده¬است.
حدیث: میخواهم از فرشاد بپرسم؛ من علاقه¬مندم بدانم که چه عوارض جانبی ممکن است وجود داشته باشد. درک می-کنم که ممکن است اثرات نامطلوبی در ارتباط با داروهای جدید وجود داشته باشد، اما این موضوع چگونه برای آموزش MHFA اعمال می¬شود؟
فرشاد: شاید درک این موضوع از نظر عواقب ناخواسته یا unintended consequences آسان¬تر باشد. بدیهی است که MHFA خود را معادل کمک¬های اولیه جسمانی معمول می¬داند، اما در واقع کاملاً متفاوت است. برای مثال، تورنیکه (tourniquet) یا CPR به دلیل فیزیولوژی پایه کار می¬کند و اثربخشی آن به¬خوبی ثابت شده¬است، اما مشکلات سلامت روان بسیار پیچیده¬تر هستند؛ این امر فضای بیشتری را برای مداخلات بی¬تاثیر و غیرمفید باقی میگذارد - کمی دانش میتواند خطرناک باشد. به¬عنوان مثال، ما از تجربه قبلی میدانیم که برخی از مداخلات سلامت روان، مانند پرسش¬های روانشناختی پس از رویدادهای آسیبزا، میتوانند پیامدهای منفی غیرمنتظرهای داشته باشند.
افرادی که با MHFA آموزش دیده¬اند، اگر احساس کنند موظف به حمایت از کسانی هستند که مشکلات سلامت روان بسیارجدی، مانند احتمال خودکشی، دارند؛ ممکن است مضطرب شوند. همچنین ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که اجرای آموزش MHFA به مؤسسات اجازه دهد تا از پرداختن به ابعاد فرهنگ سمی یا شیوههای کاری که باعث ناراحتی میشوند، اجتناب کنند. در نهایت، MHFA ممکن است افراد را تشویق کند تا به پریشانی¬های معمولی جنبه پزشکی¬ بدهند و تقاضا برای مراقبت¬های سلامت روان را افزایش دهد، که به¬دلیل کمبود منابع کافی نمی¬تواند ارائه شود.
حدیث: بنابراین، پس از انجام مرور، چگونه نتیجه¬گیری خود را خلاصه می¬کنید؟
فرشاد: ما فکر می¬کنیم جالب است که چطور چنین مداخله متداولی، با شواهدی که نشان دهد سلامت روان را بهبود می¬بخشد، به شکل بهتری پشتیبانی نمی¬شود. فقدان قابل¬توجه شواهدی که نشان دهد این آموزش برای سلامت روان جوامعی که جایگاه کارآموزان در آن نهادینه شده، مفید است؛ این پیامد باید برای هر مداخله سلامت عمومی، قابل¬توجه باشد.
ما همچنین نگران کمبود شواهد در مورد عواقب ناخواسته هستیم. آموزش MHFA ممکن است در تئوری، ایده خوبی به نظر برسد؛ اما، به عنوان محقق، ما می¬دانیم که فقط به این دلیل که چیزی به نظر کارامد می¬رسد، لزوماً به این معنی نیست که زمانی که به درستی ارزیابی شود، کار می¬کند. کتاب فوقالعادهای وجود دارد که با جزئیات بیشتری به این مفاهیم میپردازد – نامش آزمودن درمان¬ها یا Testing Treatments است که بهطور رایگان به¬صورت آنلاین در دسترس است.
حدیث: متشکرم! موافقم که کتاب واقعاً مفیدی است و افراد می¬توانند نسخه انگلیسی آن را از وب¬سایت testingtreatments دات org دریافت کنند. ترجمه فارسی این کتاب هم به صورت نسخه صوتی در سایت مرکز کاکرین ایران موجود است.
فرشاد: اگرچه هر سازمانی متفاوت است، اما آن¬ها باید تصمیم بگیرند که هدفشان چیست و سپس بر اساس شواهد تصمیم بگیرند که چه کاری انجام دهند. باید توجه داشته باشیم که آموزش MHFA، هزینه اقتصادی و هزینه فرصت یا opportunity cost نیز دارد؛ به این معنی که ممکن است مانع انجام کار دیگری شود و سازمان¬ها باید اقدامات دیگری که ممکن است باعث بهبود سلامت روان اعضایشان شود را در نظر بگیرند.
حدیث: به افرادی که در مورد MHFA تحقیق می¬کنند چه توصیه¬ای دارید؟
فرشاد: اولاً، تحقیقات آینده باید به¬طور سیستماتیک هرگونه رویداد نامطلوب مرتبط با MHFA را سنجیده و گزارش کند و سعی کند به طور عینی، نتایجی که به افراد در جامعه¬ای بزرگتر مربوط می¬شود -مانند استفاده از خدمات سلامت روان- را اندازه¬گیری کند؛. این مطالعات همچنین باید شرکت¬کنندگان کافی را جذب کند تا بتوانند اثرات MHFA را به روشی دقیق نشان دهند.
حدیث: در انتها، اگر کسی بخواهد مرور شما را بخواند، چگونه می¬تواند آن را دریافت کند؟
فرشاد: این مطالعه در کتابخانه کاکرین به شکل آنلاین موجود است؛ بنابراین اگر شنوندگان به Cochrane library دات کام بروند و عبارت انگلیسی «mental health first aid» یا عبارت فارسی «کمکهای اولیه سلامت روان» را جستجو کنند، آن را پیدا خواهند کرد. عنوان دقیق فارسی این مرور به این صورت هست: «بررسی تاثیر آموزش کمکهای اولیه سلامت روان به عنوان ابزاری برای بهبود سلامت روان و بهزیستی»
Podcast translated by Fateme Sheida
Podcast edited by Bita Mesgarpour
Podcast recorded by Farshad Shahkarami, Hadis Ghasemi and Fatemeh Abbasi